دردی که بانمک است!
کردنامه: چند روزی بود مادر نگران لپ های گل انداخته تک پسرش بود، با خودش میگفت یکسالی است در خانه نشسته و آفتاب و مهتاب او را ندیده پس طبیعی است که پوستش روشن شود و لپهایش گل بیندازد، حتی برایش اسفند هم دود کرد. پسر اما نمیگفت که شب ها خواب ندارد، اوایل خوب