تاریخ انتشار : سه شنبه 13 شهریور 1403 - 12:08
کد خبر : 3735

در مدرسه روزنامه نگاری مدنی کردنامه بخوانید:

ترومای ثانویه در کنشگری: شناخت، پیشگیری و مدیریت ‍

ترومای ثانویه در کنشگری: شناخت، پیشگیری و مدیریت ‍
کنشگران و فعالان حقوق بشری اغلب شنونده‌های خوبی برای دردهای قربانیان خشونت هستند. اگرچه آنها با این کارشان تسکینی می‌شوند برای ترومای آسیب‌دیدگان اما از سوی دیگر خود را در معرض آسیبی قرار می‌دهند که کم‌تر شناخته و به آن پرداخته شده است: «ترومای ثانویه». این نوع از تروما از این جهت منحصر به فرد است که با یک اتفاق خشونت‌آمیز مستقیم به سراغ کنشگر نیامده، بلکه علتش آگاهی از جزئیات آسیبی است که برای دیگران اتفاق افتاده.

کردنامه؛ در زیر برخی از مهمترین سولات پیش روی کنشگران و پاسخ های آنها در ارتباط با ترومای ثانویه مورد بررسی قرار می گیرد.

ترومای ثانویه عکس العمل روانی و جسمی فرد نسبت به آگاه شدن از اتفاق‌های تروماتیکی است که برای خودش نه بلکه برای دیگران رخ داده است. این آگاهی می‌تواند به طور مستقیم باشد مثلا فرد در آنجا حضور داشته یا شنیده، یا غیرمستقیم باشد مثلا کسی که خشونت دیده، آن را برای کنشگر تعریف کرده. اختلال ترومای ثانویه از این جهت به خصوص برای کنشگران مهم است که در کارشان روزانه با افراد آسیب‌دیده سروکار دارند و ممکن است بخشی از فعالیت‌های‌شان باشد.

از علایمش می‌توان به خستگی مفرط، احساس ناامیدی، از دست دادن قدرت برای جنگیدن و ادامه دادن، بی‌حوصلگی، میل به انزوا، احساس ضعف جسمانی و موارد مشابه اشاره کرد. البته باید گفت که این علایم در هر فرد متفاوت است. گاهی همه این علایم در یک نفر هست اما در دیگری تنها چندتا از این نشانه‌ها دیده می‌شود.

شناخت ترومای ثانویه بخصوص برای کنشگران از آنجایی مهم است که در موارد شدیدتر ممکن است فرد کنشگر به طور کلی ناامید شود و حتی در مواردی علیه افراد و ارزش‌هایی عمل کند که برای آنها می‌جنگیده.

خیلی مهم است که قبل از هرچیز کنشگران به علایم ترومای ثانویه دقت کنند. اگر کنشگر علایم را بشناسد و در همان مراحل اولیه آن را تشخیص دهد، کار به مراحل شدیدتر نمی‌کشد و به بحران و افسردگی نمی‌رسد. اما درباره شیوه‌ها، همان خودمراقبتی است از جنبه‌های مختلف.

در بحث خودمراقبتی برای کنشگران خیلی مهم است که با برنامه ریزی پیش بروند. یعنی فرد به طور جدی آن را در دستور کار  زندگی روزمره‌اش قرار دهد. مثلا لیستی از فعالیت‌های خودمراقبتی‌اش تهیه کند. پیشنهاد دیگر این است که همکاران از یکدیگر بپرسند «حالت چطور است؟» همدیگر را چک کنند و از کارهای خودمراقبتی یکدیگر باخبر شوند.

ارتباط با کسانی که با آنها احساس امنیت دارید، مانند خانواده، دوست یا همکار. ورزش کردن و تحرک خیلی مهم است. بعضی با رفتن به عبادت‌گاه‌ها، جنگل یا طبیعت احساس معنوی و آرامش می‌گیرند. کارهای خلاقانه هم می‌تواند کمک کننده باشد، مثل نقاشی، موسیقی یا حتی سفال‌گری که خود من هم انجام می‌دهم. به طور کلی کار جدید یادگرفتن که میتواند هر چیزی باشد، نسبت به علاقه فردی مثل زبان جدید یاد گرفتن یا آشپزی. این‌ فعالیت‌ها  ترشح دوپامین یا همان انتقال‌دهنده‌های شادی بخش مغز را افزایش می‌دهند.

تکنیک‌های ذهن‌آگاهی را با کمک یک متخصص انجام بدهند.  فعالیت‌های ذهن‌آگاهی این دلیل مهم هستند که فشار و استرس را کم می‌کنند. مشکلاتی مثل نشخوا‌های مداوم ذهنی را کاهش می‌دهد. درواقع با آرام کردن ذهن، آن را آگاه و نسبت به تصویرسازی مدام درباره فاجعه‌ای که رخ داده، کم می‌کند. پژوهش‌ها نشان داده از لحاظ بدنی هم بسیار موثر است.

اگر کنشگر در یک سازمان مردم نهاد یا حرفه ای کار می‌کند، فعالیت‌های آن سازمان برای سلامت روان اکتیویست‌هایش مهم است. آنها باید برای سلامت روان اکتیویست‌ها برنامه داشته باشند و برای بالا بردن تاب‌آوری‌شان کارهای ویژه‌ای انجام دهند. مثلا جلساتی داشته باشند برای گفت‌وگو درباره احساسات‌شان، یا چالش‌هایی که با آن روبه‌رو هستند. اگر در یک نمونه ویژه با چیز سختی روبه‌رو بوده‌اند، آنجا درباره‌اش حرف بزنند. همان سازمان می‌تواند بودجه مشخصی را به سلامت روان کنشگران‌اش اختصاص بدهد.

باورهای اشتباهی هست که در بعضی از کنشگران می‌بینیم. مثلا فکر می‌کنند باید ناجی همه باشند، یا اگر خودشان را فرسوده نکنند و تا آخرین توانشان کار نکنند در کارشان کوتاهی کرده‌اند. این مهم است که مرزبندی کنند. اگر بخواهند فعالیت‌های طولانی مدت در کنشگری داشته باشند، لازم است که از خودشان مراقبت کنند. هرکسی بداند که ظرفیتش برای کار چقدر است؟ این مسیله‌ای بسیار مهم  و کلیدی در کنشگری حرفه‌ای است. کنشگری که مواظب حالش نباشد نه تنها به خود بلکه به دیگران هم آسیب می‌زند. این فرد نه می‌تواند همدلی داشته باشد و نه احساساتش را کنترل کند.

تمام کسانی که در حال حاضر به طور درازمدت درحوزه‌های مختلف کنشگری فعالیت می‌کنند، مثلا مشاور یا فعال حقوق بشرند و به خوبی از پسش برآمده‌اند، درواقع نشان دهنده کار موفقیت‌آمیزشان است. همین که فردی با تمام فشارها و حجم سنگین کاری با ترومای ثانویه، فرسودگی و دیگر مشکلات که او را از پا درآورد مواجه نشده، یعنی فرد کارهایی که به آنها اشاره شد و دیگر فعالیت‌ها را برای خودمراقبتی‌ و محافظت از خودش انجام داده. اتفاقا این سوال خوبی است  چرا که باید بدانیم که گاهی به خودمان امتیاز بدهیم و موفقیت‌مان را جشن بگیریم. خجالت نکشیم که چرا پریشان حال نیستیم، اینکه حال‌مان خوب است و کارمان را به بهترین نحو انجام می‌دهیم نشانه خوبی است.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اخبار

اقتصاد

فتوتیتر

تبلیغات