روسیه با کدام استراتژی ترکیه را در سوریه زمین گیر کرد
کردنامه: روابط ترکیه و روسیه به دلیل برنامه های متضاد آنها در سوریه به مدت چندین سال دچار ضعف بوده است. تصمیم روسیه در اواخر سپتامبر ۲۰۱۵ برای مداخله مستقیم در سوریه منافع ترکیه را به چالش کشید. در آغاز عملیات نظامی روسیه به نظر می رسید که هدف از این اقدام دفاع از مناطق
کردنامه: روابط ترکیه و روسیه به دلیل برنامه های متضاد آنها در سوریه به مدت چندین سال دچار ضعف بوده است. تصمیم روسیه در اواخر سپتامبر ۲۰۱۵ برای مداخله مستقیم در سوریه منافع ترکیه را به چالش کشید. در آغاز عملیات نظامی روسیه به نظر می رسید که هدف از این اقدام دفاع از مناطق اصلی دولت مرکزی، از جمله ساحل لاذقیه و جاده منتهی به دمشق است. در مقابل، ترکیه در راستای تلاش گسترده خود برای توانمند ساختن مخالفان برای به چالش کشیدن حکومت سوریه سال ها تلاش کرد تا قلمرو تحت کنترل مخالفان را تا ساحل دمشق گسترش دهد. این اقدامات کوچک صورت گرفته در جنگ نیابتی گسترده تر ترکیه باعث ایجاد تنشی بزرگتر با روسیه شد، و در نتیجه منجر به شکست ترکیه در سوریه گشت.
نویسنده مابین جولای ۲۰۱۴ و مارس ۲۰۱۷ مطالعه ای را در مورد اقدامات نظامی ترکیه، کردها، آمریکا، و روسیه در شمال حلب انجام داد. داده ها نشان می دهند که کردها و روسی ها در مقابل اقدامات صورت گرفته توسط ترکیه در عملیات سپر فرات، عملیات نظامی برون مرزی ترکیه، واکنش نشان دادند. روسیه تسلط خود را بر ترکیه حفظ کرده است و از نیروهای کرد سوری YPG در عفرین به عنوان یک ابزار ضد تنش برای مقابله با اقدامات ترکیه، که به دنبال نفوذ بر مسکو است، استفاده می کند. این وضعیت یک بخش اصلی از درگیری های سوریه بعد از مداخله مستقیم نظامی روسیه بوده است.
نیروی هوایی ترکیه در بیشتر دوران جنگ داخلی سوریه پروازی های گشت زنی هوایی در امتداد مرز با سوریه انجام داده اند تا بتوانند از حملات هوایی دولت مرکزی سوریه در نوار باریک مرز میان دو کشور جلوگیری به عمل آورند. هدف از این اقدام ترکیه این بود که با اعمال زور و اقدامات بازدارنده از خطوط تدارکاتی موجود در مسیر اعزاز به حلب محافظت کند. روسیه، در اکتبر ۲۰۱۵، به طور مستقیم جنبه های این سیاست را به چالش کشید. در حادثه ای که خبر از اتفاقات بعدی می داد، نیروی هوایی ترکیه در اواسط ماه اکتبر ۲۰۱۵ یک فروند هواپیمای Orlans 10 کنترل از راه دور روسیه را در نزدیکی مرز کیلیس ساقط کردند. بیش از یک ماه بعد، در تاریخ ۲۴ نوامبر، یک فروند جت F-16 ترکیه، که به احتمال زیاد تحت قوانین تعامل و شلیک فراتر از محدوده دید مشغول به انجام عملیات بود، یک بمب افکن SU-24 روسی را که به مدت ۱۷ ثانیه به داخل حریم هوایی ترکیه منحرف شده بود را ساقط کرد. این حادثه در کوه لاذقیه و در طول مسیر احتمالی عبور نیروهای مورد حمایت ترکیه برای پیشروی به سوی ساحل روی داد.
این حادثه باعث شد تلاش های روسیه بر بیرون راندن آنکارا از حلب متمرکز شود. به گفته تحلیلگر روسی مایکل کوفمان، هدف از این اقدام کمک به “شکل دهی به مخالفان سوری حاضر در میدان نبرد با استفاده از حذف آن بخش از مخالفان بود که از نظر آنها بر سر میز مذاکره ساز مخالف می زدند.” در اواخر ماه نوامبر، روسیه بمباران های هوایی خود را به کریدور اعزاز-حلب گسترش داد. این بمباران ها سه نتیجه را به همراه داشت: ۱) این عملیات ها باعث زمین گیر شدن نیروی هوایی ترکیه شد که در آن زمان، به عنوان بخشی از ائتلاف ضد داعش در آن منطقه عملیات هوایی انجام می داد؛ ۲) این اقدام باعث نافرجام ماندن برنامه ریزی ایالات متحده و ترکیه در استفاده از شورشیان آموزش دیده برای بستن جبهه منبج بود؛ ۳) این اقدام منجر به استفاده از نیروی هوایی روسیه و YPG در بیرون راندن آنکارا از شمال حلب شد. این سه هدف به هم مرتبط در اوایل فوریه ۲۰۱۶ صورت گرفتند، که در نتیجه آنها در یک فاصله زمانی ۱۰ روزه، ارتباط ترکیه با حلب از طریق اعزاز قطع شد و YPG پایگاه هوایی مینغ و تل رفعت را به کنترل خود در آورد. روسیه پس از دستیابی به این اهداف بود که در ۱۶ فوریه ۲۰۱۶ با آتش بس موافقت کرد.
این آتش بس به ترکیه اجازه داد تا جهت اقداماتش در سوریه را به سمت شکست دولت اسلامی (داعش) تغییر دهد. توپخانه ترکیه، در امتداد مرز با سوریه، در حمایت از شورشیان محاصره شده خط مرعا، شروع به بمباران مواضع داعش نمود. علی رغم حمایت ایالات متحده از این تلاش ها، گروه های شورشی ضعیف و غیر متحد بودند، و آنها را در مقابل ضد حملات داعش آسیب پذیر ساخته بود. کنترل “پینگ پنگی”، بر روستاهای کوچک و کم جمعیت برای ماه ها در امتداد مرز ترکیه ادامه داشت و پس از آن ایالات متحده تصمیم گرفت از نیروهای ارتش دموکراتیک سوریه (SDF)، یک گروه نظامی چند قومیتی که تحت سلطه واحدهای کرد مدافع خلق (YPG) قرار دارد، برای کنترل منبج استفاده کند. این حمله در اواخر ماه می سال ۲۰۱۶ آغاز شد، و در ماه ژوئن، منبج محاصره شد.
پس از کودتای شکست خورده جولای ۲۰۱۶ که پس از آن حزب عدالت و توسعه (AKP) اقدام به پاکسازی مخالفان داخلی مخالف با مداخله ترکیه در سوریه نمود؛ آنکارا گام هایی را در جهت کسب رضایت روسیه برای آنچه که بعدها عملیات سپر فرات نام گرفت برداشت. در اواخر ماه جولای، دولت سوریه با همکاری مشاوران روسی و نیروی هوائی آن کشور حلب را محاصره کرد. ترکیه و ایالات متحده با مسکو برای تخلیه شرق حلب وارد مذاکره شدند، اما این ترکیه بود که این توافق را نهایی کرد. در ۹ آگوست، رئیس جمهور اردوغان و پوتین در سن پترزبورگ با هم دیدار کردند که با نگاهی به گذشته به نظر می رسد دو طرف بر سر ایجاد یک وضعیت عدم وجود درگیری برای انجام حملات آینده ترکیه توافق کردند. پنج روز بعد، و در ۱۴ آگوست، منبج به کنترل ارتش دموکراتیک سوریه SDF در آمد؛ اتفاقی که باعث نگرانی آنکارا شد که مبادا این گروه به سوی جرابلس و الباب پیشروی کند چرا که کنترل الباب به این گروه اجازه می داد تا مناطق کردنشین موجود در امتداد مرز ترکیه و سوریه را به هم متصل سازد.
در ۲۴ آگوست، ارتش ترکیه از مرز سوریه وارد این کشور شد و با مقاومت کمی مواجهه شد. بسیاری این عملیات را به سخره گرفته و آن را تجارت ترکیه برای واگذاری حلب در مقابل الباب نامیدند. با این حال، این تصویر، مانع آن نشد تا روسیه در طول عملیات خود در سوریه از تلاش برای ایجاد اطمینان از اینکه آنکارا منافع اصلی آن کشور در شهر حلب را تهدید نمی کند، دست بردارد. همچنین مسکو به استراتژی خود در استفاده از YPG به عنوان ابزاری علیه تهدید ترکیه ادامه داد. اولین اتفاق در اواسط ماه اکتبر روی داد؛ در این روز نیروهای نظامی ترکیه و نیروهای متحد آن کشور در جنوب تل رفعت، در حدود ۲۵ کیلومتری غرب الباب با YPG درگیر شدند. سپس، در ۲۴ نوامبر، یک هواپیمای بدون سرنشین ایران، احتمالا در حمایت از نیروهای مسلح سوریه و یا یک گروه شبه نظامی متحد، نیروهای ترکیه را بمباران کرد و در نتیجه این بمباران سه نفر کشته شدند. یک روز بعد، رئیس جمهور اردوغان و پوتین تلفنی با هم صحبت کردند، و مولود چاووش اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه در ۲۶ نوامبر به تهران سفر کرد. در روز تماس تلفنی پوتین-اردوغان درگیری در آن منطقه کاهش یافت و در مدت کوتاهی پس از آن، یک گروه شبه نظامی کوچک کرد متحد با دولت سوریه به نیروهای ارتش دموکراتیک SDF در آن منطقه ملحق شد تا به عنوان یک نیروی حائل عمل کند.
در فوریه ۲۰۱۷ اقدامی مشابه در منبج نیز صورت گرفت. پس از سقوط الباب در اواسط ماه نوامبر، نیروهای متحد ترکیه به مواضع ارتش دموکراتیک SDF در غرب ال-آریما حمله کردند. یک ماه قبل، آنکارا در تلاش بود تا مانع سقوط شهر به دست ارتش دموکراتیک SDFشود، اما این امر محقق نشد چرا که شبه نظامیان متحدی که در کنار ترکیه مبارزه می کردند ضعیف بودند و نمی توانستند همزمان در جبهه های متعدد مبارزه کنند. توپخانه ترکیه، که تلاش می کرد ضعف نیروهای زمینی متحد خود را جبران کند، نتوانست مانع سقوط شهر شود. پس از آنکه الباب در اواخر فوریه به کنترل نیروهای مورد حمایت ترکیه در آمد، نیروهای مورد حمایت ترکیه به مواضع ارتش دموکراتیک سوریه در غرب ال-آریما حمله کردند. در درگیری های صورت گرفته میان دو طرف، عناصر ارتش دموکراتیک کنترل چند روستا را از دست دادند. این وضعیت باعث واکنش متقابل ارتش دموکراتیک شد. در روز ۱ ماه مارس، روسیه، دولت سوریه، و ارتش دموکراتیک بر سر تشکیل یک نوار مشترک کوچک در اطراف لبه غربی منطقه تحت کنترل ارتش دموکراتیک توافق نمودند.
در آغاز این وضعیت، تاکتیک های انجام شده همانند تاکتیک های صورت گرفته در جنوب تل رفعت بودند. در آنجا نیروهای ارتش دموکراتیک و شبه نظامیان متحد دولت مرکزی در کنار هم در یک مکان حضور داشتند و احتمالا برخی از عناصر ارتش دموکراتیک یونیفورم نظامیان ارتش سوریه را بر تن داشتند. در روز ۸ ماه مارس و یک روز پس از آنکه ترکیه جلسه ای سه جانبه با مسکو و واشنگتن تشکیل داد، روسیه اقدامات خود را در این منطقه دوباره افزایش داد. در ۹ مارس، اردوغان برای نشستی دو روزه به مسکو سفر کرد. پس از بازگشت وی به آنکارا در ۱۰ مارس، تمامی درگیری ها در قلمرو تحت کنترل ترکیه در سوریه متوقف شده بود. تا آن زمان، آنکارا بارها و بارها از توپخانه خود برای بمباران تل رفعت، پایگاه نیروی هوایی مینغ و منبج، استفاده کرده بود تا به احتمال زیاد بتواند وضعیت دفاعی YPG و ارتش دموکراتیک را تضعیف سازد و در نتیجه بتواند وضعیت تهاجمی نظامی خود را گسترش دهد.
آن نشست سه جانبه و دیدار از مسکو برای ترکیه نتیجه ای در بر نداشت. چالش ادامه دار ترکیه در حومه غربی ال-آریما روسیه را ترغیب کرد تا وضعیت خود در منطقه را تقویت سازد؛ در نتیجه نهایتا جنگ به پایان رسید. علاوه بر این، دولت روسیه برخی از تحریم های اقتصادی اعمال شده در دسامبر ۲۰۱۵ و پس از ساقط شدن جت SU-24 را همچنان اعمال کرد. ظاهرا ترکیه در ۱۶ مارس ۲۰۱۷ تحریم های تلافی جویانه ای را علیه روسیه اعمال نمود و بر واردات گندم از روسیه تعرفه اعمال کرد. آنکارا اعمال این تعرفه را تحریم رسمی علیه روسیه نمی داند اما تا اواسط ماه مارس، روسیه بدون هیچ گونه تعرفه ای گندم به ترکیه صادر می کرد.
نهایتا، در ۲۰ مارس، ارتش روسیه اعلام کرد که در حال ایجاد منطقه ای نظامی در شهر عفرین تحت کنترل YPG است تا بر آتش بس صورت گرفته که ماه ها قبل در آستانه قزاقستان و با میانجیگری ترکیه صورت گرفته بود نظارت کند. آتش بس برقرار نشده است، اما این اقدام صورت گرفته از سوی روسیه و اعلام حضور همزمان نیروها در آن منطقه با تصویر همیشگی ایجاد شده از سوی آنکارا مبنی بر اینکه حق دارد نیروهای YPG را که در لیست گروه های تروریستی ترکیه قرار دارد، را هدف قرار دهد در تضاد است. این آخرین اقدام روسیه مانع پیشروی ترکیه در شمال حلب شده است.
مجموعه ای از اتفاقات به وضوح نشان می دهد که روسیه چگونه در اهداف متقابل با آنکارا در سوریه همکاری می کند و اینکه روسیه و YPG روابط متقابل پر منفعت دو طرفه ای در تقابل با ترکیه در سوریه دارند. ترکیه هنوز ابزارهایی برای اعمال فشار بر روسیه در سوریه دارد. آنکارا شورشیان را در ترکیه آموزش می دهد تا به متحدین آن کشور در شمال حلب ملحق شوند. ترکیه به راحتی می تواند این گروه ها را به دیگر مناطق ادلب یا به حما در جنوب سوریه بفرستد تا به مواضع دولت مرکزی سوریه حمله کنند. با این حال، حوادث روی داده بین نوامبر ۲۰۱۵ و فوریه ۲۰۱۷ به وضوح نشان می دهد که نفوذ روسیه در سوریه در مقابل ترکیه روز به روز افزایش می یابد. علاوه بر این، YPG در عفرین- که به خوبی مسلح شده و در حال حاضر از حمایت آشکار روسیه برخوردار است – می تواند به سمت جنوب برای کنترل مرز ریحانلی / باب الهوا حرکت کند. روسیه به راحتی می تواند چنین اقداماتی را برای شکست گروه وابسته به القاعده در سوریه، که حضور پر رنگی در ادلب دارد، موجهه جلوه دهد. برای جلوگیری از چنین اقدامی آنکارا بایستی سربازان روسی را هدف قرار دهد و با خطر درگیری گسترده تر مواجهه شود؛ آن هم در حالی که ترکیه ضعیف تر از طرف دیگر (روسیه) است.
با این حال، برای ترکیه، روسیه همچنان ابزار با ارزشی برای تحت فشار قرار دادن ایالات متحده است. آنکارا مخالف حمایت ایالات متحده از ارتش دموکراتیک سوریه است چرا که این گروه باعث قدرت گرفتن YPG در امتداد مرز شمال شرق می شود. ترکیه تلاش کرده است تا از مسکو برای واکنش نشان دادن به ایالات متحده استفاده کند و به واشنگتن بگوید که گزینه هایی فراتر از ائتلاف آمریکا-ترکیه و بنابراین اتکای ترکیه به ناتو برای تامین امنیت خود، در اختیار دارد. حوادث سوریه آشکارا با وضعیت موجود در تضاد است. روسیه متحد ترکیه نیست. در عوض، روسیه از همه امکانات موجود خود برای شکل دهی به مخالفان به منظور دستیابی به اهداف نهایی خود از طریق مذاکره ای بر اساس شرایط مسکو استفاده خواهد کرد- اهدافی که در تضاد با منافع ترکیه قرار دارد. ترکیه گزینه های اندکی برای تغییر این وضعیت در اختیار دارد، به ویژه اینکه ایالات متحده همچنان به همکاری با ارتش دموکراتیک سوریه ، متحد واشنگتن در شمال شرق سوریه، ادامه می دهد. ترکیه حتی از گزینه های کمتری برای متوقف ساختن سیاست های این دو قدرت بزرگتر برخوردار است.
منبع: وبسایت شورای آتلانتیک
نویسنده: آرون استین عضو ارشد بنیاد رفیق حریری
ترجمه: کردپرس
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰