
وەزیری دەرەوەی ئێران و سەرۆکی هەرێمی کوردستان بە تەلەفۆن قسەیان کرد
وەزارەتی دەرەوەی ئێران دەڵێت، نێچیرڤان بارزانی، سەرۆکی هەرێمی کوردستان و عەباس عێراقچی، وەزیری دەرەوەی ئێران، بە تەلەفۆن قسەیان کردووە.
وەزارەتی دەرەوەی ئێران دەڵێت، نێچیرڤان بارزانی، سەرۆکی هەرێمی کوردستان و عەباس عێراقچی، وەزیری دەرەوەی ئێران، بە تەلەفۆن قسەیان کردووە.
اما ایرانشهرگرایی رضاخانی، با تکیه بر ناسیونالیسم باستان گرا، هویت را به امری ایستا و مبتنی بر اسطوره های تاریخی تقلیل می دهد. این نگاه، نه تنها تنوع را نادیده می گیرد، بلکه به بازتولید سلسله مراتب فرهنگی می انجامد.
در جهانی که «حقیقت» در گردابِ نسبیتِ پست مدرن و بازیهای قدرت گم می شود، رسانه های متعهد به مثابهٔ نگهبانانِ حافظهٔ جمعی و روشنگرانِ مسیرِ آگاهی ظاهر می شوند.
اقدام استاندار کردستان و فرماندار سنندج، در دیدار با ۱۳ کودک آسیب دیده مدرسه روستای کرجو و دلجویی از آنها، فرصتی است برای تأمل در ماهیت «کنش مسئولانه» و نقش آن در ترمیم شکافهای اعتماد عمومی.
اگر این هشتصد نفر به قول خودشان طرفدار همبستگی ایران هستند و روشنفکرند، قبل از هر چیز باید تاکید بر عدالت، مساوات، حقوق شهروندی، آزادی و مخالفت با تبعیض و ظلم نمایند، چون در طول تاریخ آنچه که موجب سقوط حکومت ها، انحطاط ملت ها و تجزیه کشورها شده تبعیض و ستم بوده است نه برخورداری از حق طبیعی و قانونی
این جامعه با نوروز و مفاهیم والای بشری عجین است و هیچ وقت در تله و دام خشونت طلبان چماق به دست نمی افتد.نوروز ارومیه در تاریخ ثبت شد.نوروزی که فریاد آشتی و صلح طنین انداز شد و جهان این صدا را شنید.
نگاه سطحی و احساسی و بدون متد باعث شد بعد از فاجعه حلبچه، انفال روی دهد و سپس شنگال و شاید حلبچه ها و انفال ها و شنگال های دیگر در راه است تا شاید روزی کوردها با عقل متدولوژیک و عمقی به تحلیل فجایع خود بپردازند.
فاجعه است اگر دالهای جمعی و مقاومتی و فرهنگی را به شادیهای تصنعی تقلیل بدهیم و تصور کنیم این شادی های نوروزی صفحاتی خالی هستند که در آن تاریخ به خواب میرود.
نیان ئەو کچەی بە هۆی ئازار و ئەشکەنجەوە گیانی لە دەست دا و هەواڵی مەرگی دڵی هەمووانی هەژاند، وەکوو زەنگێکە بۆ کۆمەڵگای پڕ لە خەساری ئەمڕۆ کە دەبێ گوێی بۆ ڕاگرین.
کشتن زنان به نام ناموس و یا کشتن به دلیل جنسیت، فجیع ترین نوع خشونت علیه زنان است که در سال گذشته به شکل فزایندهای در ایران شاهد آن بودهایم.
جشن هفتادودومین سالروز استقلال کانون وکلای دادگستری روز سەشنبە هفتم اسفندماە جاری در سنندج برگزار شد. در این آئین همچنین چندین نفر از نئووکلای پایە یک کردستان تحلیف شدە و سوگند وکالت ادا کردە و پروانە وکالت دریافت کردند. به واسطه یکی از همکاران رسانەای از طرف کانون وکلای کردستان به این آئین دعوت شدم. بر روی سن سالن بنرنوشتە ای بزرگ نصب شده و جمله ای وزین بر آن نقش بسته بود که یادداشت ذیل به بهانه آن جمله زیبا و ارزشمند نگاشته شده است.
وبسایت خبری - تحلیل کردنامه با همکاری لابراتوار عدالت در دانشگاه کارلتون کانادا دوره آموزشی تخصصی اصول اخلاقی و حرفه ای روزنامه نگاری کودکان برگزار می کند.
انتشار تصویر این دختربچه بدون رعایت حریم خصوصی او، نشاندهنده عدم شناخت کافی خبرنگاران و رسانهها از اصول حقوقی در پوشش خبری کودکان است. بسیاری از خبرنگاران ممکن است از عواقب روانی و اجتماعی افشای هویت کودکان قربانی خشونت آگاه نباشند یا اهمیت آن را درک نکنند و متاسفانه در حال حاضر، کمبود توجه به این حوزه در رسانههای کردستان مشهود است.
گزارشها و شواهد نشان میدهد که برخی از دستگاههای اجرایی استان کردستان با استفاده از اطلاعرسانیهای مبهم و غیرشفاف، تلاش میکنند تا افکار عمومی را از واقعیتهای موجود دور نگه دارند و در واقع در تلاشند تا افکار عمومی کردستان را فریب دهند. این رویکرد باعث تشدید بیاعتمادی مردم و افزایش نارضایتیهای اجتماعی شده است.
این درد مشترک، تنها با همبستگی جامعه، افشای بی عدالتی ها و احیای «وجدان» التیام می یابد. بیماران، قربانیانِ سکوت ما نیستند؛ آیینهٔ وجدان جمعی ما هستند. در سرزمینی که آوازِ مقاومت در رگِ تاریخش جاریست، برخی بیمارانِ بیدفاع، اسیر معامله های شوم می شوند، بیمار، میانِ تیغِ جراحی و تیغِ فقر، خونریزی میکند. خانواده ها، همانی را میفروشند که فروختنی نیست: عزت ...
به بهانه روز جهانی کارگر؛
کولبری از زاویهای دیگر! جستاری پیرامون کارگران کولبر و صورت بندی مناسبات اقتصادی و اجتماعی در مرزهای کردستان / قباد آرش